فرشید رشیدی فر
مشاور و روان درمانگر
رفتار درمانی (behavioural therapy) مدرن مبتنی بر دیدگاه علمی از رفتار انسان است که رویکردی سیستماتیک و ساختار یافته به ارائه مشاوره دارد. این دیدگاه جامعه و فرهنگ را بعنوان تنها عوامل قطعی و جبری در شکل گیری فرد نمی بیند. بلکه فرد علاوه بر جامعه و فرهنگ خود نیز عامل شکل دهنده به زندگی خود میباشد. روند فعلی در رفتار درمانی به سمت توسعه روش هایی است که کنترل را به مراجعان می دهد و در نتیجه دامنه آزادی آنها را افزایش می دهد. هدف رفتار درمانی غلبه بر رفتارهای تضعیف کننده و افزایش مهارت های فردی است که به موجب آنها فرد میتواند پاسخ و واکنش های گوناگونی نسبت به مشکلات نشان دهد. باور به اینکه افراد ظرفیت انتخاب کردن برای پاسخ گویی به عوامل بیرونی خود را دارند این فرصت را به درمانگران میدهد که از روش های رفتار درمانی بمنظور دستیابی به اهداف انسان گرایانه استفاده کنند.
هفت ویژگی کلیدی رفتار درمانی در زیر توضیح داده شده اند:
۱)
رفتار درمانی مبتنی بر اصول و روش های علمی (scientific method) است که با اصول تجربی مشتق شده از یادگیری، به طور سیستماتیک برای کمک به افراد در تغییر رفتارهای ناسازگار خود به کار می رود. ویژگی متمایز رفتاردرمانگران، پایبندی سیستماتیک آنها به سنجش دقیق و ارزیابی تجربی است. بمنظور قابل تکرار ساختن مداخلات درمانی، رفتار درمانگران اهداف توافقی درمانی خود با مراجع را بطور مشخص بیان میکنند. در طول دوره درمان، درمانگر رفتارهای مشکل ساز و شرایطی که باعث تکرار و ادامه آنها میشوند را به دقت ارزیابی می کند. روش های ارزیابی بگونه ای انجام میشوند که هم اثر بخشی ارزیابی و هم اثر بخشی مداخله درمانی را قابل تمایز و بررسی میکند. به طور خلاصه، مفاهیم و رویههای رفتاری به صراحت بیان میشوند، به صورت تجربی در چارچوب مفهومی مورد آزمایش قرار میگیرند، و به طور مکرر بازنگری میشوند.
۲)
رفتار فقط محدود به اعمال آشکار و عیان نیست، بلکه، رفتار همچنین شامل فرآیندهای درونی مانند شناخت ها، تصاویر، باورها و احساسات نیز می شود. ویژگی های کلیدی یک رفتار این است که «آن چیزی است که می تواند به صورت عملی تعریف شود.»
۳)
رفتار درمانی با مشکلات فعلی فرد و عوامل مؤثر بر آنها کار دارد و به تجزیه و تحلیل عوامل تعیین کننده احتمالی درگذشته متمرکز نمیشود. تأکید رفتار درمانی بر عوامل معینی است که بر عملکرد فعلی تأثیر می گذارد و اینکه چه عواملی می توانند برای تغییر عملکرد استفاده شوند. گاهی اوقات تلاش برای درک مسائل گذشته فرد ممکن است اطلاعات مفیدی در مورد رویدادهای محیطی مرتبط با رفتار فعلی ارائه دهند. رفتاردرمانگران همچنین به رویدادهای محیطی فعلی که باعث ایجاد و حفظ رفتار های مشکل ساز میشود نگاه می کنند و به فرد کمک می کنند تا با تغییر رویدادهای محیطی بتوانند رفتارهایی را ایجاد کنند که باعث تغییر شرایط شوند. بطور خلاصه، رفتار درمانی تغییر را در فرد، محیط فرد، و در تعامل بین فرد و محیط میبیند.
۴)
مراجعان باید این انتظار را داشته باشد که نقش فعالی در پروسهٔ روان درمانی خواهد داشت، بدین معنی که به جای اینکه صرفاً در مورد وضعیت خود صحبت کنند، ملزم به انجام کار یا کارهای خاصی برای ایجاد تغییر هستند. مراجعان رفتار خود را هم در طول جلسات درمانی و هم در خارج از آن باید بررسی و کنترل کنند، به یادگیری مهارت های مقابله ای (coping skills) و تمرین مکرر آنها بپردازند و رفتارهای جدید را ایفا (role play) کنند. وظایف درمانی، یا به عبارتی تکالیف منزل که مراجعان در طی روز باید انجام دهند، بخش اساسی این رویکرد است. رفتاردرمانی یک رویکرد عمل محور (action oriented) و آموزشی است که در آن یادگیری به عنوان هسته اصلی درمان تلقی می شود. مراجعان برای جایگزینی رفتارهای قدیمی و ناسازگار، رفتارهای جدید و انطباقی را یاد می گیرند.
۵)
رویکرد رفتار درمانی بر این فرض بنا شده که تغییر میتواند بدون در نظر گرفتن و فهم منشا مشکلات روانی حاصل شود. رفتار درمانگران بر این فرض عمل می کنند که تغییرات در رفتار می تواند قبل از درک فرد از خود یا همزمان با آن اتفاق بیافتد و تغییرات رفتاری چه بسا ممکن است منجر به افزایش سطح درک بیشتر فرد از خود شود. هرچند بینش و درک موضوعاتی که احتمالا باعث مشکلات فردی میشوند می توانند خود نوعی انگیزه برای تغییر را در فرد ایجاد کنند، اما دانستن اینکه «فرد مشکلی دارد» و دانستن اینکه «چگونه آن را تغییر دهد» دو چیز متفاوت هستند.
۶)
ارزیابی (assessment) فرآیندی مداوم از مشاهده و نظارت بر خود است که بر عوامل تعیینکننده فعلی رفتار، از جمله شناسایی مشکل و ارزیابی تغییر، تمرکز دارد؛ به عبارتی، ارزیابی روند درمان را نشان می دهد. درمانگران همچنین عامل فرهنگ، بعنوان بخشی از محیط اجتماعی که فرد را در بر میگیرد، را نیز مورد بررسی قرار می دهد. ارزیابی و سنجش دقیق از مداخلات درمانی مهمترین بخش از رویکرد رفتاردرمانی است که نشان دهنده این است که آیا تغییر رفتار ناشی از مداخلات بکار گرفته شده بوده یا خیر.
۷)
مداخلات رفتار درمانی (behaviorl treatment interventions)، مناسب با مشکل خاصی که فرد تجربه میکند طراحی میشود و با به بکارگیری تکنیک های متعدد به درمان میپردازد.سوال مهمی که بعنوان راهنمای این رویکرد از تراپی باید مطرح کرد این است که "چه نوع درمانی باید در نظر گفته شود و توسط چه کسی باید ارائه شود که بتواند بهترین تاثیر را، بر روی "چه فردی" با "چه مشکل خاصی" و تحت "چه شرایطی"، داشته باشد.
کلام آخر
تحقیقات گسترده ای در رابطه با اثربخشی رفتار درمانی انجام شده است. مطالعات نشان داده اند که رفتار درمانی به ویژه در درمان طیف وسیعی از مسائل سلامت روان مانند اختلالات اضطرابی، افسردگی، فوبیا، اختلال وسواس فکری-اجباری و سوء مصرف مواد مفید و اثر بخش میباشد. مزایای رفتار درمانی فقط محدود به جلسات تراپی نمی باشد، افراد مهارت های عملی را می آموزند که می توانند در زندگی روزمره خود به کار ببرند و منجر به تغییرات مثبت بلند مدت شوند. رفتار درمانی با تمرکز بر اعمال و ارائه راهبردهای عملی، افراد را قادر می سازد تا کنترل رفتارهای خود را در دست گرفته و بهزیستی کلی خود را بهبود بخشند.
Farshid Rashidifar (MSW, RSW, Registered Social Worker, Psychotherapist)
Factor Inwentash School Of Social Work
University of Toronto
Comments